وبگاه دکتر مهدی نعمتی

مدرس دانشگاه-مدیر اجرایی-مشاور اقتصادی-نویسنده-پژوهشگر

در این بخش مطالب آموزشی در ارتباط با مباحث مدیریت و بازاریابی بصورت مختصر ، مفید و کاربردی ارائه می گردد. عناوین این مطالب بشرح ذیل بوده و شرح آنها را می توانید در قسمت ادامه مطالب ملاحضه فرمائید:

۱. مدیریت (Management)

۲. مدیریت استراتژیک (Strategic Management)

۳. سطوح مدیریت

۴. مهارتهای سه گانه مدیریت

۵. هرم مهارتهای مدیریت

۶. چهارچوب جامع تدوین استراتژی

۷. تکنیکهای مدیریت استراتژیک

۸. تحقیق و توسعه (R&D)

۹. شش سیگما (6Sigma)

۱۰. بازاریابی (Marketing)

-------------------------------------------------------------

۱. مدیریت (Management):

مدیریت عبارت است از علم و هنر:

- برنامه ریزی (Planning)

- سازماندهی (Organization)

- هدایتگری (Guidance)

- هماهنگی (Coordination)

- تصمیم گیری (Decision)

- نظارت و کنترل (Monitoring and control)

در راستای تحقق اهداف از پیش تعیین شده با بهترین کیفیت، کمترین هزینه، بیشترین سوددهی در کوتاه ترین زمان ممکن.

 

مهمترین وظایف مدیر:

- پیاده سازی تعریف مدیریت

- تفویض اختیار توام با نظارت و کنترل مستمر

- توجه ویژه به کار گروهی

- ارتباط موثر و سازنده با مشتریان (CRM فعال)

- برخورد مناسب با شکایات مشتریان

- تقویت نقاط قوت و رفع نقاط ضعف

- بهترین استفاده ممکن از فرصتها و تبدیل تهدیدات به فرصتها

- محوریت قرار دادن سوددهی در کلیه فعالیتها با ارتقاء راندمان کاری ، افزایش درآمدها و کاهش هزینه ها

-------------------------------------------------------------

۲. مدیریت استراتژیک یا راهبردی (Strategic Management):

عبارت است از علم و هنر تدوین، اجرا، ارزیابی و اصلاح سیاستها، راهبردها و راهکارها و تصمیمات چندگانه که سازمان را قادر می سازد به برنامه ها، اهداف، ماموریتها و چشم اندازهای بلندمدت خود برسد.

 

ویژگی های مدیریت استراتژیک:

مدیریت استراتژیک، ویژگی هایی را که مدیریت کلی داراست در بر می گیرد، اما متفاوت از این ویژگی ها، از یک سری خصوصیات که مختص مدیریت استراتژیک است می توان بحث کرد.

- قبل از هر چیز مدیریت استراتژیک یک وظیفه مدیریتی عالی (بلند پایه) است: مدیریت استراتژیک چون بطور کامل مربوط به متوجه آینده سازمان بوده و سعی در مشخص کردن راستا و جهت برای آن دارد، بدان جهت وظیفه اصلی مدیران بلند پایه است.

- معطوف به آینده بوده و به هدفهای بلند مدت سازمان مربوط است: به این می اندیشد که در افق زمانی مشخص شده سازمان چه خواهد شد و برای گرفتن این نتایج چه کارهایی را باید انجام داد.

- مدیریت استراتژیک سازمان ره به صورت یک سیستم باز می نگرد: سازمانها با محیطی که در آن قرار دارند در داخل هم بستگی و تعامل می باشند. در محیط هر تغییری صورت می گیرد سازمان نیز از آن تأثیر خواهد پذیرفت. بدین سبب مدیریت استرتژیک محیط را از نزدیک تعقیب می کند.

- مدیریت استراتژیک مدیران رده پایین را راهنمایی می کند: به عبارت دیگر مدیریت استراتژیک اهداف، تصمیم و فعالیتهایی را که مشخص می کند در داخل سازمان تا پایین ترین سطوح برای هر کس نقطه شروع حرکت را تعیین می کند.

 

مراحل مدیریت استراتژیک:

فرآیند مدیریت استراتژیک در برگیرنده سه مرحله می شود:

- تدوین استراتژی ها: مقصود از تدوین استراتژی این است که مأموریت سازمان تعیین شود. شناسایی نقاط قوت و ضعف داخلی سازمان، شناسایی عواملی که در محیط خارجی سازمان را تهدید می کنند یا فرصت هایی را به وجود می آورند، تعیین هدف های بلند مدت، در نظر گرفتن استراتژی های گوناگون و انتخاب استراتژی های خاص جهت ادامه فعالیت.

- اجرای استراتژی ها: اجرای استراتژی ها ایجاب می کند که سازمان هدف های سالانه در نظر بگیرد، سیاست ها را تعیین کند، در کارکنان انگیزه ایجاد کنند و منابع را به گونه ای تخصیص دهد که استراتژی های تدوین شده به اجرا در آید.

- ارزیابی استراتژی ها: بدان سبب باید استراتژی ها را مورد ارزیابی قرار داد که موفقیت امروز نمی تواند موفقیت فردا را تضمین نماید. موفقیت همیشه موجب بروز مسائل جدید و گوناگون می شود، سازمانی که به وضع کنونی خود بسنده نماید یا دچار تکبر شود محکوم به فنا خواهد بود.

 

مدیریت استراتژیک جهت کسب موفقیت سازمان بر عوامل زیر تأکید دارد:

- هماهنگ کردن مدیریت

- نظارت و ارزیابی فرصتها و تهدیدات خارجی در سایه قوت و ضعفهای داخلی

- انسجام امور مالی

- تاکید بر تحقیق و توسعه (R&D)

- بازاریابی

- سیستمهای مدیریت اطلاعات

 

چالشهای اصلی مدیریت استراتژیک:

- تغییرات سریع

- جهانی شدن

- تجارت الکترونیک

 

جنبه های مدیریت استراتژیک:

- جنبه ابزاری: استفاده از تکنیکهایی نظیر IEF ، EFE ، BCG ، GE و ... جهت تجزیه و تحلیل عوامل محیطی و داخلی

- جنبه نگرشی: بهره گیری از تفکر استراتژیک در فرایند تدوین استراتژی از قبیل مدل تحلیل پورتر ، ترسیم چشم انداز ، ماموریت و ...

-

-------------------------------------------------------------

۳. سطوح مدیریت:

-------------------------------------------------------------

۴. مهارتهای سه گانه مدیریت:

- مهارت فنی: دانایی و توانایی در انجام امور

- مهارت انسانی: داشتن توانایی و قدرت تشخیص در ایجاد محیط تفاهم و تعامل و همکاری

- مهارت ادراکی: توانایی درک پیچیدگی های کل سازمان و تشخیص وابستگی کارکردهای مختلف سازمان به یکدیگر

-------------------------------------------------------------

۵. هرم مهارتهای مدیریت:

هرم مهارت های مدیریتی ابزاری است برای توصیف مهارت‌هایی که مدیران موفق در طول دوران شغلی خود به آن‌ها نیاز دارند. هرم مهارت های مدیریتی با طبقه‌بندی مناسب توانایی‌ها، توانسته مدیران را در شناسایی و تفکیک مهارت‌ها به خوبی یاری دهد. در نتیجه مدیران خواهند توانست بسیار آسان‌تر در این مهارت‌ها تبحر کسب کنند. این مهارتها بشرح ذیل می باشند:

- برنامه‌ریزی: در خصوص منابع مورد نیاز و سرمایه‌گذاری‌های لازم تصمیم‌گیری کنید؛ برای فعالیت‌ها و تیم‌های کاری برنامه‌ریزی کنید و برای نیازهای آینده نیز برنامه مشخصی داشته باشید.

- سازماندهی: مشخص کردن وظایف تیم‌های کاری که وظیفه ساخت را بر عهده دارند؛ تصمیم‌گیری در خصوص روندهای همکاری.

- ارتباط مستقیم: راهنمایی روزانه اعضای تیم، برای اطمینان از حرکت درست در راستای استانداردهای سازمان.

- کنترل کردن: نظارت، پیگیری و گزارش در خصوص نتایج، بازده، سود و کیفیت.

- انگیزه: چطور محیطی ایجاد کنید تا افراد به مشارکت و تلاش بیش‌تر تشویق شوند.

- تعلیم (آموزش و مربیگری): چطور اطمینان حاصل کنید اعضای تیم شما مهارت‌های مورد نیاز و دانش لازم برای به اجرا درآوردن وظایف محوله را دارند.

مربی‌گری و آموزش: چطور به اعضای تیم خود کمک کنید تا نحوه بهبود عملکرد خود هم به صورت فردی و هم در قالب تیم را بیاموزند.

- تعلق کارمندان: چطور روحیه همکاری و همین‌طور نوآوری را در حل مسئله و همین‌طور انجام کارهای روزانه مورد تشویق قرار دهید.

- مدیریت بر خود: چطور به خود انگیزه می‌دهید؛ چطور در کارها با دیگران مشارکت می‌کنید؛ و چطور در چالش‌های پیش‌ رو در وظایف روزانه، راه خود را پیدا می‌کنید.

- مدیریت زمان: چگونه و در چه بخش‌هایی در زمان خود صرفه‌جویی می‌کنید. تبحر در مدیریت زمان به حدی مهم است که در تمام بخش‌ها جای خود را پیدا کرده است. مدیریت زمان از جمله تکنیک‌هایی است که برای موفقیت شما در مهارت‌های دیگر نیز نقش اساسی ایفا می‌کند.

- رهبری: یکی از مهم‌ترین وظایف هر مدیر به شمار می‌رود. مدیران باید تمرکز خود را بر تعریف کردن هرچه بهتر مسیر و چشم‌انداز سازمان، متمرکز ‌کنند و پس از آن تلاش کنند تا به منظور قرار گرفتن در مسیر تحقق آن چشم‌انداز، استراتژی مناسبی را تدوین نمایند؛ این استراتژی باید دقیقا بر چشم‌انداز و مسئولیت سازمان منطبق باشد.

-------------------------------------------------------------

۶. چهارچوب جامع تدوین استراتژی:

فاکتورهای تدوین استراتژیک:

- ماموریت: بیانگر فلسفه وجودی یا علت و رسالت سازمان

- اهداف: بیانگر نتایج پایانی فعالیتهای برنامه ریزی شده

- استراتژی: طرح جامعی که نشان می دهد شرکت چگونه به ماموریت و اهداف خود می رسد.

- سیاستها: رهنمودهای کلی برای تصمیم گیری که تدوین و اجرای استراتژی را به هم گره می زند.

 

چشم انداز:

هر سازمانی برای خود چشم اندازی تعریف می نماید و بر اساس آن اهداف و استراتژی های بلندمدت خود را مشخص می کند و با اختصار نشان می دهد که سازمان قرار است در سالیان آینده به کجا برسد.

مثال: چشم انداز یک شعبه بانک: قطب اقتصادی منطقه

 

ماموریت:

ماموریت یا بیانیه رسالت اصلی سازمان بوده که بر اساس آن بنا شده است و فعالیت اصلی سازمان را نشان می دهد.

مثال: ماموریت یک شعبه بانک: ارائه خدمات مطلوب به مشتریان در حوزه بانکی

 

استراتژی:

عبارت است از اقدامات و برنامه های طرح ریزی شده برای دستیابی به اهداف و ماموریتها. سه سوال اصلی استراتژی عبارتند از:

- کجا هستیم؟

- کجا میخواهیم برویم؟

- چگونه میخواهیم به اهداف برسیم؟

 

عوامل اجرای استراتژی:

- برنامه ها: فعالیتهای لازم جهت اجرای یک طرح

- بودجه و تخصیص منابع: فهرست دقیق و کامل ریز هزینه های هر برنامه

- رویه ها: چگونگی انجام اقدامات به تفصیل

 

مراحل تدوین استراتژی:

-------------------------------------------------------------

۷. تکنیکهای مدیریت استراتژیک:

۱.۷. ماتریس سوات (SWOT):

SWOT سرواژۀ عبارات قوت ها (Strengths) ، ضعف ها (Weaknesses) ، فرصت ها (Opportunities) و تهدیدات (Threats) است گام اول در مراحل برنامه ریزی استراتژیک تعیین رسالت، اهداف و ماموریت های سازمان است و پس از آن می‌توان از طریق تحلیل SWOT که یکی از ابزارهای تدوین استراتژی است، برای سازمان استراتژی طراحی کرد که متناسب با محیط آن باشد. با استفاده از این تحلیل این امکان حاصل می‌شود که اولاً به تجزیه تحلیل محیط‌های داخلی و خارجی پرداخته و ثانیاً تصمیمات استراتژیکی اتخاذ نمود که قوت های سازمان را با فرصت های محیطی متوازن سازد.

۲.۷. تکنیک مدیریت استراتژیک: ماتریس گروه مشاوران بوستون (BCG)

ماتریس BCG بر اساس وضعیت سهم بازار و رشد صنعت بعنوان پارامترهای ورودی عمل کرده و ترکیب مناسب فعالیت سازمان را مشخص می‌کند.

وضعیت نسبی سهم بازار به شکل زیر می باشد:

توصیف هر یک از نمادهای فوق الذکر و همچنین استراتژی هایی که می توان در قبال هر یک از آن ها اتخاذ نمود، به شرح جدول زیر می‌باشد:

۳.۷. آنالیز PESTEL:

این آنالیز در اثر "ارزیابی محیط کسب و کار" مورد استفاده قرار گرفته و تلخیصی از شش حوزه ای است که در طبقه بندی خود از محیط کسب و کار مورد ارزیابی قرار می گیرد.

۴.۷. مدل تجزیه و تحلیل پنج نیروی پورتر (P5):

مدل تجزیه و تحلیل صنعت به روش پورتر، فرآیندی است که بر مبنای ساختار بازار و شرایط رقابت توسعه یافته و بسیاری از سازمان‌ها برای تدوین استراتژی ها از این الگو استفاده می‌کنند. طبق این مدل، عمدتا باید به پنج نیرو در صحنه رقابت توجه شود و این قدرت جمعی نیروها است که ظرفیت سودآوری نهایی یک تجارت را معین می‌کند. در این راستا هدف استراتژیست، جستجوی موضعی در صنعت است که در آن مؤسسه بتواند در برابر این نیروها از خود دفاع کرده و یا به نفع خود، بر آن ها اثر گذارد.

-------------------------------------------------------------

۸. تحقیق و توسعه (R&D):

وظیفه اصلی واحد تحقیق و توسعه ارائه راهکارها و راهبردهای موفقیت و بالا بردن سطح بلوغ سازمان می باشد. اهداف اصلی این واحد عبارت اند از:

- افزایش اشتیاق جامعه به سوی سازمان توسط اختراع محصول یا خدمات نو

- افزایش بهره وری فعالیتها که منتج به کاهش هزینه، افزایش درآمد و نهایتا سوددهی

- افزایش خودکفایی و خوداتکایی در کنار تسهیل و تسریع در امور

- افزایش توان رقابتی و ایجاد مزیتهای رقابتی و توسعه بازار

-------------------------------------------------------------

۹. شش سیگما (6Sigma):

عبارت است از یک استراتژی سازمانی که موجب توسعه و گسترش متدهای مدیریتی و آماری و نهایتا حل مشکلات شده و به سازمان امکان جهش و تحول را می دهد.

-------------------------------------------------------------

۱۰. بازاریابی (Marketing):

به فرآیندی اطلاق می شود که تمام فعالیتهای مربوط به تحقیقات، تولید، توزیع و فروش کالا یا خدمات از قبل از تولید تا پس از فروش در طی آن هدایت می شوند. به عبارت دیگر همگراسازی تمام فعالیتها در مسیر فروش کالا یا خدمات بیشتر را بازاریابی گویند. از یک دیدگاه دیگر می توان گفت که بازاریابی علم و هنر شناخت نیازهای مشتریان و پاسخگویی منطقی و مناسب و بموقع به آنهاست به نحوی که یک نتیجه برد-برد حاصل گردد.

 

مهمترین اهداف بازاریابی:

- افزایش فروش

- افزایش سهم بازار

- افزایش ترکیب سبد محصولات و خدمات

- افزایش سطح آگاهی از نشان تجاری (برند)

- افزایش توان روابط عمومی

- افزایش تعداد مشتریان

- افزایش سهم در کسب و کار مشتریان

- افزایش رضایتمندی مشتریان

- افزایش نرخ بازگشت سرمایه در هزینه ها

- افزایش نرخ تبدیل فروش

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی